سـاعـتـی پـای درددل جـــانـبـازان

چـه خـبـر از جـــانـبـازان ؟

سـاعـتـی پـای درددل جـــانـبـازان

چـه خـبـر از جـــانـبـازان ؟

درد دلهای یک جانبازشیمایی

  





درد دلهای یک جانبازشیمایی : 
جانبازان شیمیایی مظلوم ترین بازماندگان جنگ هستند
علی رضا یزدان پناه جانباز 70 درصد شیمیایی می گوید: جانبازان شیمیایی مظلوم ترین قشر بازمانده جنگ هستند، چرا که ظاهری آرام و سالم دارند ولی دردهای درونی شان امان آنها را بریده است و کمتر کسی متوجه آن را می شود.
 


سخنش را از اینجا آغاز کرد که متولد مشهد است، در دوران جنگ دانش آموز بوده و 16 سال داشته. او که عاشق رفتن به جبهه بوده در سال 65، بعد از گذراندن دوره های آموزشی در جنوب کشور به جمع رزمندگان لشگر 21 امام رضا (ع) پیوسته است.
این جانباز شیمیایی در ادامه گفت: قبل از اعزام به جبهه فوتبال بازی می کردم و شرایط جسمی ام خیلی خوب بود و به همین خاطر مسئولیت حمل مجروحین را به من دادند.
با صدای گرفته ای افزود: 
در ماههای اول حضور جبهه در عملیات کربلای 5 شرکت کردم، عملیات با این که سختی های زیادی داشت اما خوشبختانه با موفقیت به پایان رسید.
بعد از عملیات برای استراحت به خرمشهر برگشتیم در معراج شهدا که مکانی مقدس برای همه رزمنده ها بود جمع شدیم، پیکر بچه های که شهید شده بودند را شناسایی و پیکرشان را به شهرشان اعزام می کردیم.

بعد از اینکه شهدا را منتقل کردیم متوجه شدم که چند جنگنده عراقی به طرف شهر آمدند. بمبارانی صورت نگرفت و صدای انفجاری نشنیدم، تعجب کرده بودم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از چند دقیقه همان جنگنده ها دوباره آمدند و شروع به بمباران کردند.
از سنگر بیرون آمدیم یکی از بمب ها به کنار سنگر و دیگری به پشت سنگر اصابت کرد بعد از چند لحظه بمب دیگری را به تانکر آبی که کنار سنگر بود زد و رفت.
بغضی گلویش را فشرد و اشک هایش جاری شد، گویی آن صحنه ها دوباره تکرار شدند، بعد از چند لحظه ادامه داد: 
بمباران شیمیایی بود، هیچ تجهیزاتی برای دفاع از خود نداشتیم حتی ماسک! بچه ها یکی پس از دیگری روی زمین می افتادند.
به همراه "شهید حسین محمدیان" و "سید عباس رضوی" و" کاظم نژاد " اطراف تانکر آب را که خاک گرفته بود را پاکسازی کردیم تا از آب آن استفاده کنیم. 
ما بی آنکه بدانیم آب هم آلوده شده از آن آب خوردیم .
این جانباز صبور و رنجدیده ادامه داد:
چند ساعتی طول کشید تا گروه امداد رسانی آمد و همه بچه های را به بیمارستان اهواز منتقل کردند. 
احساس می کردم که بدنم سنگین شده، چشم هایم می سوخت و اشک می آمد، حالت تهوع و تنگی نفس پیدا کردم و ساعتی بعد تمام بدنم به شدت تاول زد. 
هر چه زمان می گذشت حالم وخیم تر می شد. من و چند نفر از دوستانم را به بیمارستان لقمان در تهران منتقل کردند.
در بیمارستان بدنم را شستشو می دادند و بارها از شدت درد بیهوش می شدم. اینکار را روزی یکبار آنجام می دادند. چشمانم دیگر جایی را نمی دید. 
مدت چهار ماه در بیمارستان بستری بودم بعد از آن هم در خانه تحت نظر بودم.
چندین بار چشم هایم تحت عمل جراحی قرار گرفت و از نظر ریه به شدت آسیب دیده ام .البته سوختگی بدنم تا حدی ترمیم شده است. 
این جانباز دوران دفاع مقدس ادامه داد:


بیشترین مشکل من ریه و چشماهایم است، چشم چپم پیوند قرنیه شده است و تا چند وقت دیگر قرار است چشم راستم را هم پیوند بزنند. 
هر روز باید بیشتر از 14 ساعت در زیر اکسیژن باشم تا بتوانم حداقل یک ساعت بخوابم و یا با فرزندانم حرف بزنم.
به خاطر شرایط جسمانی 12 سال در شمال کشور زندگی کردم امام به دلیل اینکه امکانات برای جانبازان شیمیایی در شهرستان ها بسیار محدود است مجبور شدم به تهران بیاییم . 

سه نفر و دوماسک و هزاران فداکاری


 کد خبر: 22615سه شنبه، 13 مرداد 1394 - 10:17
سه نفر ودو ماسک وهزاران فداکاری
  

سه نفر ودو ماسک وهزاران فداکاری

   

آزادگان از خون شهدا پاسداری میکنند

آزادگان از خون شهدا پاسداری می‌کنند


 آنچه را که شهدا با خون خود نگاشتند، آزادگان با خون دل پاسداری می‌کنند و به گوش حق جویان جهان و آیندگان می‌رسانند.

آزادگان از خون شهدا پاسداری می‌کنند

 

 26 مرداد سالروز ورود مردان مرد و قهرمان از اسارت است و اسارت تاریخی به قدمت و دیرینگی شهادت دارد.

 هر کجا پیام و بشارتی باشد، آنجا پیام آوری هم هست. آنچه را که شهدا با خون خود نگاشتند، آزادگان با خون دل پاسداری می‌کنند و به گوش حق جویان جهان و آیندگان می‌رسانند. به قول حضرت امام (ره) «اسرا در چنگال دژخیمان، خود سرود آزادی‌اند و افکار جهانیان آن را زمزمه می‌کنند.»

اسارت در قاموس جمهوری اسلامی مساوی دربند بودن  نیست، در فرهنگ ما اسارت به آزادگی و به تعبیری حریت تبدیل شده است. فرزندان این مرز و بوم تا جایی که توانستند در مقابله با دشمن جنگیدند و مقابله کردند و قسمت بعضی از آنان به چنگال دشمن افتادن با بدن مجروح بود.

 آری آنان با مقاومت در اسارت فصل تازه ای را در مقاومت مردم و ملت ایران گشودند و گویای بسیاری از مطالب برای جهانیان بودند که انعکاس آن را می‌توان در آثار نیروهای صلیب سرخ مشاهده کرد.

مقام معظم رهبری آزادگان را  «الماس‌های درخشان» توصیف کرده‌اند و  فرموده اند بازگشت فرزندان این مرز و بوم به کشور به واقع نقطه عطفی در تاریخ مقاومت و دفاع مقدس در کشورمان است.

انسان اسیر در وقت اسارت می‌بیند که چیزی جز زندگی دنیایی خود را برای از دست دادن در اختیار ندارد. اولین حسی که شخص اسیر را به خود مشغول می‌کند، کنجکاوی خشک، سرد و دورافتاده ای نسبت به عاقبت و سرنوشت است.

در مرحله بعدی شخص در بند تلاش می‌کند با وجود مشکلات بسیاری چون گرسنگی و تحقیر، برای حفاظت از جان باقی مانده تلاش کند. این مسائل باعث می‌شود توجه به سمت خداوند و مذهب بیش از پیش جلب شود و آسان‌گیری در مسائل دنیوی را به دنبال می‌آورد.

براستی  ریشه مقاومت اسرا در ایثار است و  خود ایثار نیز ریشه در ایمان افراد دارد و اسیر مسلمان در دوره اسارت با اتکا به قدرت لایزال الهی و استفاده از مشی و مرام معصومین (ع) پایه‌گذار مقاومت در سلسله مباحث دفاع مقدس شدند. عده ای از آزادگان عزیز ما 3 سال، عده ای 8 سال و عده ای 10 سال در اسارت ماندند.

 عمده اسرای ایران سنین نوجوانی و جوانی خود را در زندان‌ها سپری کردند. این عزیزان در هنگام بازگشت به میهن با مسائلی روبه رو بودند که برای آن‌ها باید امکاناتی از سوی نظام در نظر گرفته می‌شد.

 البته با هیچ اجر و مزدی برای جبران حتی یک ساعت از دوران اسارت آزادگان ما وجود ندارد و هیچ چیز توانایی جبران ایثارگری‌های آنان را ندارد اما چون زندگی در این دنیا نیازهای خاص خود را می‌طلبد، بر حکومت و نظام بود که امکاناتی را برای این عزیزان در نظر بگیرند و خوشبختانه اقداماتی در این زمینه انجام شد.

آزادگان ما در کنار اینکه سرافرازی کشورمان و پیروزی اسلام را می‌خواهند اما از نظر مادی نیز درخواست‌هایی دارند که باید مورد توجه قرار گیرد 

آزادگان سر افراز

آزادگان با صبر و استقامت خود درس آزادگی را به ملت بزرگ ایران آموختند و با تحمل دردهای اسارت نمادهای صبر و بردباری جامعه اسلامی ایران هستند.


 آزادگان در دوران اسارت سختی­ها و مرارت های بسیار کشیده اند، سختی­هایی که هر کسی تاب تحمل آنها را ندارد، اما آزادگان عزیز آن همه مرارت ها را بجان خریدند  و امروز وظیفه­ ما این است که با یادآوری مسائل و مصائب آن دوران، ایستادگی و از خودگذشتگی ایثارگران غیور را ارج نهیم.  

آزادگان عزیز از همان روزهای اول ورود به جنگ و سپس آغاز دوران اسارت با تحمل سختی ها و با نشان دادن مقاومت و ایستادگی در زیر شکنجه های دشمن بعثی بر عهد و پیمانی که با امام(ره)، شهدا و رهبری بسته بودند عمل کردند و برای جامعه اسلامیمان و آزادگان جهان سنبل، نماد و الگوی آزادگی و ایثار شدند.
 26مرداد یکی از خاطره انگیزترین روزهای تاریخ انقلاب اسلامی است که شاهد بازگشت آزاد مردانی هستیم که معنای آزادگی را به درستی صرف کردند، لذا آزادگان متعلق به همه جامعه هستند و ما بایستی در مقابل این زحمات دین خود را به به نحو احسن به آنان ادا کنیم.
آزادگان در واقع سرمایه های فرهنگی و معنوی دوران دفاع مقدس و جامعه اسلامی ما هستند.
آزادگان با تحمل سال های دور از وطن و در زیر سخت ترین شکنجه های دشمن، درس عزت، افتخار و ایستادگی را به ما آموخته و دیدن چهره های این دلاور مردان و حضور با صلابت این عزیزان در کشور، موجب رشد روح معنویت در جامعه خواهد شد.
 ما موظفیم به پاس پایمردی این عزیزان در دفاع مقدس و پایداری در برابر دشمن به طور شایسته ای از دلاور مردی و ایستادگی این آزادگان تجلیل کرده و در مقابل زحماتشان ادای دین کنیم.

 

                                        ( خادم جامعه ایثارگران و آزادگان سر افراز میهن اسلامیمان ایران --- هوشمند )


http://ahmad07.persiangig.com/image/100913924761.jpg